محمد فوتبال بازی کردن را خیلی دوست داشت. اما همیشه در اتاقش بازی میکرد تا والدینش او را نبینند.
والدینش بارها به او گفته بودند که در خانه فوتبال بازی نکند، زیرا بازی در خانه ممکن بود باعث شکستن وسایل شود یا به خودش آسیب بزند، اما محمد هیچوقت به این هشدارها توجه نمیکرد.
یک روز وقتی که والدینش برای پیادهروی بیرون رفته بودند، محمد نتواست در برابر وسوسه بازی فوتبال در خانه مقاومت کند. او در حالی که در اتاق نشیمن در حال بازی بود، ناگهان توپ به میز نزدیک پرت شد و یک گلدان بزرگ شکست.
والدین محمد که برگشتند، با دیدن گلدان شکسته و آشفتگی خانه، خیلی ناراحت شدند. پدرش گفت: «پسرم، به تو گفته بودیم که در خانه فوتبال بازی نکنی. این کار نه تنها باعث آسیب به وسایل خانه میشود بلکه ممکن است خودت هم آسیب ببینی. برای اینکه یاد بگیری که قوانین خانه به چه دلیل مهم هستند، توپت را برای مدتی از تو میگیریم.»
محمد که از کار خود خیلی پشیمان بود، با خود فکر کرد که واقعاً باید به قوانین گوش میداد و حالا میفهمید که قوانین والدینش فقط برای مراقبت از او و خانهشان بوده است.
یک دقیقه برای فکر کردن
دوستان خوبم، گاهی اوقات ما به قوانین و هشدارهای اطرافیانمان بیتوجه میشویم و فکر میکنیم که انجام دادن کاری که نباید انجام دهیم، مشکلی ایجاد نمیکند. اما این داستان به ما نشان میدهد که قوانین و هشدارها نه تنها به خاطر محدود کردن ما نیست، بلکه برای محافظت از ما و جلوگیری از آسیب است.
ما باید یاد بگیریم که احترام به قوانین خانه، مدرسه و حتی قوانین اجتماعی برای سلامت و ایمنی ما بسیار مهم است. درست مثل محمد که بعد از شکستن گلدان متوجه شد چرا باید به هشدارهای والدینش گوش میداد، ما نیز باید از تجربیات دیگران یاد بگیریم و به رعایت قوانین و دستورات احترام بگذاریم.
به یاد داشته باشید، هر قانونی دلیل خاص خودش را دارد. و اگرچه ممکن است در لحظه احساس کنیم که آن قانون به ما اجازه نمیدهد کارهایی که دوست داریم انجام دهیم، اما در نهایت این قوانین میتوانند از ما در برابر مشکلات و خطرات محافظت کنند.
بنابراین از شما میخواهم که همیشه به هشدارهای والدین و معلمان خود گوش دهید و اگر چیزی را از دست دادید، بیاموزید که چرا آن قانون یا قاعده مهم بوده است. پذیرش این قوانین باعث میشود که همگی با هم در محیطی امن و شاد زندگی کنیم.