مهراد پسر شاد و خوششانسی بود. او همیشه اعتقاد داشت که خوششانسیاش به لطف دستبندی است که وقتی شش ساله بود در ساحل پیدا کرده بود.
مهراد در تمام بازیهایی که با دوستانش انجام میداد برنده میشد، و همهی دوستانش دوست داشتند در تیم او باشند یا دستبندی مثل او داشته باشند.
وقتی تابستان رسید، پیتر و خانوادهاش برای تعطیلات به ساحل رفتند. او بسیار خوشحال بود تا اینکه یک روز، وقتی از آب بیرون آمد، متوجه شد که دستبندش را گم کرده است!
مهراد شروع به گریه کرد و به مادرش گفت که دیگر خوششانس نخواهد بود چون دستبندش را از دست داده است. مادرش سعی کرد او را دلداری دهد و گفت: «تو باید مثبت فکر کنی. شانس تو به خاطر دستبندت نیست.» اما مهراد حرف او را باور نکرد.
وقتی به خانه برگشت، دیگر علاقهای به بازی با دوستانش نداشت، چون فکر میکرد بدون دستبندش دیگر هرگز برنده نخواهد شد. اما پس از مدتی تصمیم گرفت دوباره با دوستانش بازی کند.
در ابتدا، مهراد حس و حال بازی نداشت، اما کمکم از بازی کردن لذت برد و دوباره شروع به بردن کرد.
از آن لحظه، مهراد فهمید که برای موفقیت نیازی به یک طلسم خوششانسی ندارد؛ او فقط به نگرش مثبت و باور به تواناییهای خودش نیاز داشت.
یک دقیقه برای فکر کردن
این داستان به ما یادآوری میکند که خوششانسی و موفقیت تنها به وسیله یا اشیاء خاصی مثل دستبند یا هر چیز دیگری به دست نمیآید، بلکه این خود ما هستیم که با باور به تواناییهایمان و نگرش مثبت میتوانیم به موفقیت برسیم.
مهراد در ابتدا فکر میکرد که خوششانسیاش تنها به خاطر دستبند خاصش است، اما وقتی آن را گم کرد و احساس کرد که دیگر نمیتواند موفق باشد، در واقع درسی بزرگ را آموخت. او به تدریج متوجه شد که دستبند هیچگاه عامل اصلی موفقیتش نبوده است؛ بلکه اعتقاد به خودش و تلاش و کوشش اوست که او را به موفقیت میرساند.
این داستان میتواند برای بچهها یک درس ارزشمند در زمینه باور به خود و انگیزه دادن به خود باشد. حتی وقتی مشکلات و چالشها در زندگی پیش میآید، مهم این است که چگونه به آنها واکنش نشان میدهیم و چگونه به خود اعتماد داریم.
در دنیای امروز، بسیاری از بچهها و نوجوانان به دنبال چیزی خاص هستند که به آنها شانس بدهد. این داستان به آنها میآموزد که شانس در درون خودشان است و برای رسیدن به هدفها باید به خود اعتماد کنند و تلاش کنند.
والدین و معلمان میتوانند از این داستان برای تشویق کودکان به تفکر مثبت و اعتماد به تواناییهای خود استفاده کنند، زیرا در نهایت، موفقیت واقعی در درون هر فرد است.