داستان کوتاه پنگوئن و کانگورو | رقابت در دریاچه و درس فروتنی

داستان کوتاه پنگوئن و کانگورو | رقابت در دریاچه و درس فروتنی

 

روزی روزگاری یک کانگورو بود که قهرمان دو و میدانی شده بود. اما با این موفقیت، مغرور و بداخلاق شد و بیشتر وقتش را صرف مسخره کردن دیگران می‌کرد.

هدف اصلی تمسخرهای او یک پنگوئن کوچک بود که راه رفتنش آنقدر کند بود که اغلب حتی نمی‌توانست مسابقه را به پایان برساند.

یک روز، روباه که برگزارکننده مسابقات بود، اعلام کرد که برای مسابقه بعدی، پنگوئن بیچاره را انتخاب کرده است. همه فکر کردند این یک شوخی است، اما کانگوروی خودبین به شدت عصبانی شد و بیش از همیشه پنگوئن را مسخره کرد.

پنگوئن حتی نمی‌خواست در مسابقه شرکت کند، اما این یک سنت بود که همه باید شرکت کنند. روز مسابقه، او با بقیه به سمت خط شروع رفت و گروهی را دنبال کرد که روباه هدایت می‌کرد. روباه آن‌ها را به بالای کوه هدایت کرد، در حالی که همه به پنگوئن می‌خندیدند و نظر می‌دادند که آیا او از کوه پایین می‌غلتد یا روی شکم چاقش سر می‌خورد.

اما وقتی به قله رسیدند، همه ساکت شدند. بالای کوه به یک حوضچه تبدیل شده بود که با آب پر شده و به یک دریاچه کوچک تبدیل شده بود. در این لحظه، روباه سیگنال شروع را داد و گفت: «اولین کسی که به آن طرف برسد برنده است.»

پنگوئن که هیجان‌زده شده بود، با تاتی تاتی به لبه آب رسید. اما وقتی وارد آب شد، سرعتش غیرقابل رقابت بود و با فاصله زیادی مسابقه را برد. در همین حال، کانگورو به سختی توانست به آن طرف برسد؛ اشک‌آلود، تحقیر شده و نیمه‌غرق. و اگرچه به نظر می‌رسید پنگوئن منتظر است تا کانگورو را مسخره کند، اما از رنج‌هایش درس‌های زیادی آموخته بود و به جای تمسخر کانگورو، پیشنهاد کرد که به او شنا یاد بدهد.

بقیه روز حیوانات در کنار هم از بازی در دریاچه لذت بردند. اما کسی که بیشتر از همه لذت برد، روباه بود که با هوش خود توانسته بود کانگورو را کمی متواضع‌تر کند.

 

یک دقیقه برای فکر کردن

دوستان خوبم، امروز درباره داستانی شنیدیم که به ما یادآوری می‌کند هر کدام از ما توانایی‌های خاصی داریم. پنگوئن و کانگورو هر دو ویژگی‌های خاص خودشان را داشتند، اما نکته مهم این است که چطور از این توانایی‌ها استفاده کنیم.

گاهی ممکن است زمان ببرد تا بفهمیم چه چیزی در ما منحصر به فرد است. شما چه توانایی خاصی دارید؟ آیا فکر کرده‌اید که چطور می‌توانید از آن برای کمک به دیگران یا بهتر کردن دنیا استفاده کنید؟

در این داستان، کانگورو از توانایی‌هایش برای خودنمایی و مسخره کردن دیگران استفاده کرد، اما پنگوئن وقتی برنده شد، با مهربانی رفتار کرد و حتی به کانگورو کمک کرد. این نشان می‌دهد که استفاده از توانایی‌هایمان با مهربانی و کمک به دیگران چقدر می‌تواند ارزشمند باشد.

همیشه به یاد داشته باشید که پرهیز از انتقام و رفتار مهربانانه حتی در شرایط سخت، ارزشمندترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم. بیایید با هم فکر کنیم که چطور می‌توانیم مثل پنگوئن رفتار کنیم و با مهربانی به دیگران کمک کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *